وهابیان برای اینکه اموری مثل تکفیر مسلمین را توجیه کنند(1) و خود را از اتهام تکفیر سایر مسلمانان مبرا سازند، دائماً سعی در وانمود کردن این مطلب دارند که ما مسلمانان را تکفیر نمی‌کنیم بلکه ما کسانی را تکفیر می‌کنیم که اصلاً مسلمان محسوب نمی‌شوند. قطعاً برای این ادعای خود دلیلی هم می‌آورند که مانند کثیری از ادله‌ی ایشان تنها یک‌شکل ظاهری موجه دارد. اما به‌واقع این مطلب هیچ پشتوانه‌ی تاریخی، دینی(2) و حتی عقلانی ندارد.یکی از دلایل ایشان در تکفیر مسلمانان، به تبعیت از اقوال محمد بن عبدالوهاب است که ابتدا تصویری غیرواقعی از مشرکان زمان پیامبر ارائه می‌دهد، سپس بین این مشرکان و بین مسلمانان این دوران و اعمال ایشان یک وجه شبهاتی بنا می‌کند، و بر همین مبنا حکم به تکفیر مسلمین را جایز و حتی واجب قلمداد می‌کند، چنانچه اگر کسی این قشر از مسلمانان را تکفیر نکند، خود متهم به کفر می‌گردد.تصویری که محمد بن عبدالوهاب از مشرکان ارائه می‌کند به این قرار است، او می‌گوید: «و آخرین فرستاده‌ی خدا، محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را که مجسمه ی آن صالحان را شکست به‌سوی قومی فرستاد که عبادت می‌کردند، حج به‌جا می‌آوردند، صدقه می‌دادند و ذکر خدا می‌گفتند.»(3) این مطلب دو اشکال بزرگ دارد:اول: اینکه این کاملاً یک قیاس مع‌الفارق است. یعنی به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان این‌گونه عنوان داشت که مشرکان زمان پیامبر به وحدانیت خدا و نبوت پیامبر معتقد بودند. یا اینکه اهل انجام اموری چون صدقه، ذکر و عبادات خدای یگانه بودند، تاریخ گواه این مطلب است که انواع فسق و فجور و مشکلات اخلاقی در جامعه‌ی آن زمان موج می‌زد و اصولاً یکی از مبانی اصلی پیامبر مبارزه با مفاسد اخلاقی رایج در آن زمان بود.دوم: برفرض که در میان مسلمانان اعمالی رایج باشد که در آن شائبه‌های خرافی هم باشد، یا حتی برخی از مسلمانان دارای عقاید کفرآمیز هم باشند، از آنجا که دو مانع اصلی تکفیر جهل و تأویل است، چه‌ بسا این افراد به کفرآمیز بودن عقاید خود جهل دارند یا اینکه در اثر تأویلی که از برخی از آیات یا روایات به‌ غلط برداشته‌اند، به امری معتقد شدند. راه‌حل این است که با ایشان سخن گفته و آن‌ها را به‌اشتباه خود واقف کنیم. نه اینکه از ابتدای امر با برچسب تکفیر به جنگ با ایشان برویم.(4)در نظر داشته باشید که این سخنان در نقد عقاید محمد بن عبدالوهاب از زبان یک وهابی نقل می‌شود. حتی خود وهابیت عصر جدید هم می‌داند که این سلاح تکفیر راه به‌ جایی نمی‌برد. لذا برخی به‌ نقد کتب اصلی خود اقدام می‌کنند. اما متأسفانه هنوز بسیارند کسانی که با تندروی بر طبل تکفیر می‌کوبند و بر مبانی بی‌اساس جان و مال مسلمانان را به مخاطره می‌اندازند. پی‌نوشت:1). www.adyannet.com/tags2).  www.adyannet.com/news3). بن عبدالوهاب،محمد، کشف الشبهات، ص 4، ناشر: وزارت ارشاد عربستان، 1410ق.4). مالکی، حسن بن فرحان، داعیا و لیس نبیا، ص 36 و 37، ناشر: مرکز دراسات تاریخی، اردن، 2004م.