-
چهارشنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۵۷ ب.ظ
-
۱۵

در این مقاله، 12 فراز از سخنان پیامبر(ص) خطاب به ابوذر غفاری را به طور مختصر بررسی خواهیم کرد."
مقدمه:
روایت ابوذر غفاری، یکی از روایات بسیار مهم و آموزنده در شیعه است که بر اهمیت پیروی از دستورات الهی و عمل صالح تاکید دارد. این روایت میتواند برای همه انسانها، به ویژه مؤمنان، راهنمایی خوبی باشد تا زندگی خود را بر اساس دستورات الهی تنظیم کنند و به سعادت دنیوی و اخروی دست یابند.
روایت فوق که از زبان ابوذر غفاری نقل شده است، حاوی توصیههای ارزشمندی از پیامبر اکرم (ص) به یکی از یاران باوفای خود است. این روایت در چندین منبع معتبر شیعه از جمله امالی شیخ طوسی، مکارم الاخلاق شیخ طبرسی، بحارالانوار علامه مجلسی و... آمده است.
موضوع اصلی این روایت، توصیههای پیامبر اکرم (ص) به ابوذر غفاری برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی است. پیامبر اکرم (ص) در این روایت، ابوذر را به حفظ و عمل به دستورات و پندهای الهی توصیه میکنند و به او وعده پاداش بزرگ میدهند.
پیامبر اکرم (ص) ابوذر را از اهل بیت خود میدانند و به او علاقه و محبت خاصی دارند . اهمیت حفظ دستورات الهی: پیامبر اکرم (ص) بر اهمیت حفظ و عمل به دستورات الهی تاکید فراوان دارند و این را کلید سعادت میدانند.
دستورات الهی دربردارنده همه راههای خیر و نجات است و عمل به آنها انسان را به کمال میرساند. پیامبر اکرم (ص) به ابوذر وعده پاداش بزرگ میدهند و میگویند که عمل به دستورات الهی برای او بهرهای عظیم خواهد داشت..
پندهای جاودان پیامبر(ص) به ابوذر
فراز اول: عبادت خالصانه و حضور قلب
1- یا اباذَرٍّ: اعْبُدِاللّهَ کَاَنَّکَ تَراهُ، فَاِنْ کُنْتَ لا تَراهُ فَاِنَّهُ یَراکَ. ای ابوذر: خدا را چنان بندگی کن که گویا او را می بینی، پس اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند.
اکرم (ص) به ابوذر توصیه میکنند که در عبادت خود چنان به خدا توجه کند که گویی او را در برابر خود میبیند. و بر اهمیت توحید عملی و حضور قلب در عبادت تاکید میکندپیامبر
این یعنی عبادت نباید صرفاً یک عمل مکانیکی باشد بلکه باید با قلب و جان همراه باشد. این حضور قلب باعث میشود تا بندگان خدا در تمام اعمال و رفتار خود، خدا را ناظر ببینند.
این نوع عبادت، موجب تقویت ایمان، افزایش تقوا و آرامش درونی میشود. همچنین، این باور باعث میشود تا انسان در تمام لحظات زندگی، خدا را حاضر و ناظر بداند و از انجام گناه دوری کند.
فرق خلوص نیت و حضور قلب
خلوص نیت در تمامی عبادات شرط اصلی قبولی است. به این معنا که هر عمل عبادی باید تنها به قصد رضای خدا انجام شود و هرگونه انگیزه دنیوی، آن را باطل میگرداند.
حضور قلب اما بیشتر در نماز مورد تأکید قرار گرفته است. گرچه حضور قلب شرط صحت نماز نیست، اما برای قبولی کامل آن ضروری است. به عبارت دیگر، اگر فردی نماز بخواند اما قلبش متوجه خدا نباشد، آن بخش از نماز که با حضور قلب همراه نبوده، مورد قبول واقع نمیشود.
حضور قلب به معنای توجه کامل و با تمام وجود به خدا در هنگام عبادت است. میتوان گفت حضور قلب، روح نماز است و صورت ظاهری نماز، کالبد آن.
روایات بسیاری بر اهمیت حضور قلب در نماز تأکید دارند و حتی برخی از روایات بیان میکنند که اگر در تمام مدت نماز، حضور قلب وجود نداشته باشد، هیچ بخشی از آن قبول نخواهد شد.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:ان العبد لیصلی الصلاة لا یکتب له سدسها و لاعشرها، و انما یکتب للعبد من صلاته ما عقل منها؛(1)
به درستی بنده نماز می خواندبرای او، نه یک ششم آن و نه یک دهم آن نوشته نمی شود، جز این نیست که برای بنده از نمازش آن مقدار نوشته می شودکه به آن توجه کرده است .
إمامُ الصّادقُ علیه السلام : صَلِّ رَکْعَتَینِ و اسْتَخِرِ اللّه َ. فو اللّه ، ما اسْتَخارَ اللّه مسلمٌ إلاّ خارَ لَهُ البَتّةَ (2)امام صادق علیه السلام : دو رکعت نماز بخوان و از خدا طلب خیر کن ؛ زیرا سوگند به خدا که هیچ مسلمانى از خدا طلب خیر نکند ، مگر آن که خداوند قطعا براى او خیر و نیکى قرار مى دهد .
فراز دوم: اهمیت اهل بیت علیهم السلام
2- وَ اعْلَمْ یا اباذَرٍّ: انَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ اهلَ بَیْتی فی امَّتی کَسَفینَةِ نُوح مَنْ رَکِبَها نَجی وَ مَنْ رَغِبَ عَنْها غَرَقَ (3) ، وَ مِثْلَ بابِ حِطَّة(4) فی بَنی اسْرائیلَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ امِنَاً.
بدان ای ابوذر: که خدای عزیز و بزرگ اهل بیت مرا در میان امّت من بمانند کشتی نوح گردانیده است، هرکس در آن سوار شد از هلاکت رست و هرکس از آن روی بگردانید غرق گشت. همچنین مانند درب حطّه در میان بنی اسرائیل که اگر کسی از آن وارد می شد از عذاب خدا ایمن می گشت.
تشبیه اهل بیت به کشتی نوح و در حطّه بنی اسرائیل، نشان از اهمیت پناه بردن به آنها دارد. هرکس به اهل بیت پناه ببرد، از گمراهی و هلاکت نجات مییابد. و به جایگاه والای اهل بیت در اسلام و نقش رهبری آنها اشاره میکند.
این فراز بر اهمیت پیروی از اهل بیت و توسل به آنها تاکید میکند. همچنین، این باور، باعث وحدت و انسجام در جامعه اسلامی میشود و به مؤمنان جهت میدهد تا در مسیر صحیح حرکت کنند.
تطبیق آیه بر اهل بیت علیهم السلام:
رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ ۙ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ:مردانی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی دارد، [و] پیوسته از روزی که دل ها و دیده ها در آن زیر و رو می شود، می ترسند.(5)
اهل بیت علیهم السلام، در تمام ابعاد زندگی، مظهر کامل این ویژگیها بودند. آنها به دنیا و مال دنیا بیرغبت بودند و تمام تلاششان را برای رضای خدا به کار میبردند.
در سختترین شرایط، از ایمان خود دست برنداشتند و همواره به خدا و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وفادار ماندند.
اخلاق و رفتار آنها، الگویی برای تمام بشریت است.همیشه در برابر خدا خاضع و خاشع بودند و از مخالفت با او میترسیدند.
با تطبیق این آیه بر اهل بیت علیهم السلام، میتوانیم آنها را به عنوان الگوی کامل برای خود قرار دهیم و تلاش کنیم تا به ویژگیهای آنها نزدیک شویم.
فراز سوم : قدرشناسی از نعمتهای الهی
3- یا اباذَرٍّ: احْفَظْ ما اوصیکَ بِهِ تَکُنْ سَعیداً فی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ یا اباذَرٍّ: نِعْمَتانِ مَغْبُونٌ فیهِما کَثیرٌ مِنَ النّاسِ، الصِّحَّةُ وَ الْفراغُ.
ای ابوذر: پندهای مرا نگهداری (و مراعات) کن تا در دو جهان سعادتمند گردی، ای ابوذر: بسیاری از مردم در مورد دو نعمت مغبون هستند (از آن قدردانی و استفاده خوب نمی کنند،) تندرستی و فراغت (بال).
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر گوشزد میکنند که بسیاری از مردم از نعمتهای بزرگ الهی مانند سلامتی و فراغت غافل هستند. این فراز به ما یادآور میشود که باید از این نعمتها به نحو احسن استفاده کنیم و شکرگزار باشیم. همچنین بر اهمیت شکرگزاری از نعمتهای الهی، به ویژه سلامتی و فراغت تاکید میکند.
قدرشناسی از نعمتها، باعث افزایش ایمان، رضایت از زندگی و تقویت روحیه شکرگزاری میشود. همچنین، این امر موجب میشود تا انسان از فرصتهای زندگی برای عبادت و خدمت به خلق استفاده کند.
روایت شکر نعمت:
عن الصادق جعفر بن محمدعلیهماالسلام، عن ابیه، عن آبائهعلیهم السلام، عن علیٍّعلیه السلام قال: کان رسولُ اللهصلی الله علیه وآله اذا رَأی الفاکهةَ الجدیدة قَبَّلَها و وَضعها علی عَینَیهِ و فَمِه ثمّ قال: اللهم کَما أریتَنا اوَّلَها فی عافیةٍ فأرِنا آخِرَها فی عافیةٍ.(6)
در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هنگام دیدن میوهای تازه، آن را میبوسید و بر چشم و دهان خود میگذاشت و سپس دعا میکرد:
«خداوندا، همانطور که آغاز این میوه را در عافیت به ما نشان دادی، پایان آن را نیز در عافیت به ما بنمایان.» این عمل شریف، نشان از قدردانی عمیق پیامبر از نعمتهای الهی و توجه دائمی ایشان به این نعمتها دارد.
ما اغلب در برخورد با نعمتها، به سادگی از کنار آنها میگذریم و قدردانی را فراموش میکنیم. اما این روایت به ما میآموزد که حتی یک میوه تازه نیز لایق شکرگزاری است. بوسیدن میوه توسط پیامبر، نماد احترام و قدردانی از نعمت خداست. ایشان با این عمل، به ما نشان میدهند که هر نعمتی، اعم از بزرگ یا کوچک، از جانب خداوند است و شایسته شکرگزاری است.
دعا برای استمرار نعمت نیز یکی دیگر از نکات مهم این روایت است. پیامبر از خداوند میخواست که این نعمت را تا پایان فصل حفظ کند. این دعا، نشان از توکل و اعتماد کامل ایشان به خدا دارد و به ما میآموزد که باید همیشه برای حفظ نعمتهای خدا دعا کنیم.
علاوه بر این، روایت مذکور بر اهمیت عافیت نیز تأکید میکند. عافیت، بزرگترین نعمتی است که میتوانیم از خداوند بخواهیم. عافیت نه تنها شامل سلامتی جسم است، بلکه شامل سلامتی روح و روان و نیز حفظ شدن از گناه نیز میشود.
فراز چهارم: غنیمت شمردن فرصتها
4- یا اباذَرٍّ: اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَکَ قَبْلَ هِرَمِکَ، وَ صِحَّتَکَ قَبْلَ سُقْمِکَ، وَ غِناکَ قَبْلَ فَقْرِکِ، وَ فَراغَکَ قَبْلَ شُغْلِکَ وَ حَیوتَکَ قَبْلَ مَوْتِکَ.
ای ابوذر: پیش از آنکه پنج چیز به تو روی آورد، پنج چیز را غنیمت شمار (از آنها استفاده شایسته کن): جوانی را پیش از پیری، تندرستی را پیش از بیماری، توانگری را پیش از پریشانی و فراغت را پیش از گرفتاری و زندگی را پیش از مرگ.
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر توصیه میکنند که از جوانی، سلامتی، ثروت، فراغت و زندگی که نعمتهای الهی هستند، به بهترین نحو استفاده کند. زیرا این نعمتها دائمی نیستند و ممکن است از دست بروند.
این فراز ما را به این فکر فرو میبرد که باید از هر لحظه زندگی به بهترین نحو استفاده کنیم و برای آخرت تلاش کنیم. همچنین، این باور باعث میشود تا انسان از تعلقات دنیوی دل بکند و به دنبال کمال معنوی باشد. و بر اهمیت استفاده بهینه از فرصتهای زندگی تاکید میکند.
فرصت در روایات
1- رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله : و اللّه ما یُساوى ما مَضى مِن دُنیاکُم هذهِ بأهدابِ بُردِی هذا .[هُدْبُ الثوبِ : خَملُه (7) و لَما بَقِیَ مِنها أشبَهُ بما مَضى مِن الماءِ بالماءِ ، و کُلٌّ إلى بَقاءٍ وَشِیکٍ و زَوالٍ قَریبٍ ، فبادِرُوا العَمَلَ و أنتُم فی مَهْلِ الأنفاسِ ، و جِدَّةِ الأحلاسِ .[الأَحْلاسُ : جمع حِلْس و هو الکساء الذی یلی ظهر البعیر تحت القَتَب (8) قبلَ أن تُؤخَذوا بِالکَظَمِ .[الکظم ـ محرّکة ـ : مَخرج النفس من الحلق (9) . فلا یَنفَعُ النَّدَمُ .(10)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : به خدا سوگند که آنچه از دنیاى شما گذشته است با پرزهاى این بُردِ من برابرى نمى کند و آنچه از آن مانده به آنچه از آن گذشته شباهتش بیشتر از شباهت آب به آب است.
همه، اندکى مى مانند و بزودى از بین مى روند. پس، هنوز که فرصت نفَس کشیدن دارید و پشم آگندها .[نمد یا گلیمى که زیر زین شتر مى اندازند و کنایه از ابتداى راه بودن و فرصت داشتن است ـ م .] نو است و پیش از آن که خِرخِره شما فشرده شود و پشیمانى سودى نداشته باشد، به سوى کار و عمل بشتابید.
2- الإمامُ علیٌّ علیه السلام : أیُّها الناسُ ألآنَ ، ألآنَ ! مِن قَبلِ النَّدَمِ ، و مِن قَبلِ «أنْ تَقولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللّه ِ و إنْ کُنتُ لَمِنَ السّاخِرِینَ * أو تَقولَ لَو أنَّ اللّه َ هَدانِی لَکُنْتُ مِن المُتَّقِینَ * أو تَقولَ حِینَ تَرَى العَذابَ لَو أنَّ لی کَرَّةً فَأکُونَ مِن المُحْسِنِینَ»(11).(12)
امام على علیه السلام : اى مردم! اینک ، اینک ! [فرصت را دریابید]! پیش از آن که پشیمان شوید و پیش از آن که «هر کسى گوید: دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهى ورزیدم و بى تردید من از ریشخند کنندگان بودم. یا گوید: اگر خدا هدایتم مى کرد، هر آینه از پرهیزگاران بودم. یا چون عذاب را ببیند، گوید: کاش مرا برگشتى بود تا از نیکوکاران باشم».
فراز پنجم: پرهیز از تعویق اندازی
5- یا اباذَرٍّ: ایّاکَ وَ التَّسْویفَ بِاَمَلِکَ، فَاِنَّکَ بِیَوْمِکَ وَ لَسْتَ بِما بَعْدَهُ، فَاِنْ یَکُنْ غَدٌ لَکَ فَکُنْ فیِ الْغَدِ کَما کُنْتَ فیِ الْیَوْمِ، وَ انْ لَمْ یَکُنْ غَدٌ لَکَ لَمْ تَنْدِمْ عَلی ما فَرَّطْتَ فیِ الْیَومِ.
ای ابوذر: مبادا به درازی ( و طول) آرزو، کارهای شایسته را به تأخیر افکنی، زیرا که تو اکنون همین امروز را داری نه ما بعد آن را پس اگر فردایی داشتی در آن نیز بمانند امروز باش، و اگر فردایی برایت نبود پشیمانی امروز را نخواهی برد که در آن کوتاهی کرده ای.
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر توصیه میکنند که کارهای نیک را به تعویق نیندازد و از فرصتهای موجود استفاده کند. زیرا هیچ کس از آینده خود مطمئن نیست و ممکن است فرصت انجام کارهای نیک از دست برود.
این فراز بر اهمیت انجام فوری کارهای نیک و پرهیز از تعویق اندازی تاکید میکند.و باعث میشود تا انسان از فرصتهای زندگی به بهترین نحو استفاده کند و به دنبال عمل صالح باشد. همچنین، این باور باعث میشود تا انسان از پشیمانی در آینده در امان باشد.
فراز ششم: گذر عمر و عدم اطمینان به آینده
6- یا اباذَرٍّ: کَمْ مِن مُسْتَقْبِل یَوْماً لا یَسْتَکْمِلُهُ وَ مُنْتَظِر غَداً لا یَبْلُغُهُ: ای اباذر: چه فراوانند کسانی که صبح را به شام نمی رسانند و چه فراوان کسانی که به انتظار فردا هستند ولی به آن نمی رسند.
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر گوشزد میکنند که عمر انسان بسیار کوتاه است و هیچ کس نمیداند که آیا به صبح میرسد یا خیر. این فراز بر گذر سریع عمر و عدم اطمینان به آینده تاکید میکند
این فراز ما را به این فکر فرو میبرد که باید از هر لحظه زندگی به بهترین نحو استفاده کنیم.این فراز ما را به سمت عمل صالح و ترک گناه سوق میدهد. همچنین، این باور باعث میشود تا انسان از تعلقات دنیوی دل بکند و به آخرت بیشتر توجه کند.
فراز هفتم: مرگ و فناپذیری دنیا
7- یا ابا ذَرٍّ: لَوْ نَظَرْتَ الی الاَْجَلِ وَ مَسیرِهِ لاَبْغَضْتَ الاَْمَلَ وَ غُرُورَهُ : ای ابوذر: اگر به اجل نگری و ببینی که به سویت می آید هر آینه آرزوها و فریبکاری آن را دشمن خواهی داشت.
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر توصیه میکنند که به مرگ فکر کند و بداند که مرگ به سوی او در حرکت است. این تفکر باعث میشود تا انسان از آرزوهای دنیوی دست بردارد و به دنبال آخرت باشد. این فراز بر مرگ و فناپذیری دنیا تاکید میکند.
این فراز باعث میشود تا انسان از دنیا دل بکند و به آخرت توجه کند. همچنین، این باور باعث میشود تا انسان از گناه دوری کند و به دنبال عمل صالح باشد.
فراز هشتم: زندگی دنیا همچون گذرگاه
8- یا اباذَرٍّ: کُنْ کَاَنَّکَ فِی الدُّنْیا غَریبٌ اوْ کَعابِرِ سَبیل، وَ عُدَّ نَفْسَکَ مِنْ اصْحابِ الْقُبُورِ:ای ابوذر: در جهان چنان زی که در دیار غُربت بسر می بری، یا مانند رهگذری باش و خود را از آن گروهی به شمار که به زیر خاک آرمیده اند.
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر توصیه میکنند که خود را مسافری در دنیا بداند و به دنیا دل نبندد. این فراز به ما یادآور میشود که زندگی دنیا موقتی است و باید برای آخرت تلاش کنیم. این فراز به دنیا به عنوان گذرگاهی گذرا نگاه میکند.
این فراز باعث میشود تا انسان از دنیا دل بکند و به آخرت توجه کند. همچنین، این باور باعث میشود تا انسان از تعلقات دنیوی دست بردارد و به دنبال کمال معنوی باشد.
فراز نهم: بهرهگیری از فرصتها و عدم اطمینان به آینده
9- یا اباذَرٍّ: اذا اصْبَحْتَ فَلا تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِالْمَساءِ، وَ اذا امْسَیْتَ فَلا تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِالصَّباحِ، وَ خُذْ مِنْ صِحَّتِکَ قَبْلَ سُقْمِکَ وَ مِنْ حَیوتِکَ قَبْلَ مَوْتِکَ، لاَِنَّکَ لا تَدْری ما اسْمُکَ غداً.
ای ابوذر: هنگامی که صبح کردی به خویشتن نوید شامگاه مده و هنگامی که به شام رسیدی صبح گاه فردا را به خویش باز گویی منما، (هم اکنون) از تندرستی خود پیش از آنکه دچار بیماری شوی و از زندگی خویش پیش از آنکه مرگ تو را دریابد (برای آخرت و دینت) بهره گیری کن، زیرا تونمی دانی فردا بر تو چه نام نهاده خواهد شد، (زنده یا مرده)
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر توصیه میکنند که از هر فرصتی برای عمل صالح استفاده کند و به آینده امیدوار نباشد. زیرا هیچ کس از آینده خود مطمئن نیست و ممکن است فرصت از دست برود.
این فراز باعث میشود تا انسان از فرصتهای زندگی به بهترین نحو استفاده کند و به دنبال عمل صالح باشد. همچنین، این باور باعث میشود تا انسان از پشیمانی در آینده در امان باشد. . و بر اهمیت بهرهگیری از فرصتهای حال و عدم اطمینان به آینده تاکید میکند.
شاهد قرآنی
قرآن کریم بارها به اهمیت استفاده بهینه از فرصتها تاکید کرده و از عواقب از دست دادن آنها هشدار داده است.
1- آیه: «أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ»: از آنچه روزی دادهایم، انفاق کنید.(13)
این آیه به طور کلی به انفاق و کمک به نیازمندان اشاره دارد، اما میتوان آن را به صورت گستردهتری نیز تفسیر کرد.
انفاق تنها محدود به مال نیست و شامل هر نوع توانمندی و قابلیتی میشود که خداوند به انسان عطا کرده است، مانند علم، وقت و انرژی. این آیه به ما یادآور میشود که باید از نعمتهای خداوند به بهترین نحو استفاده کنیم و به دیگران نیز کمک کنیم.
2- «مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ»: قبل از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد.(14)
این بخش از آیه قبلی تکمیل میشود و تاکید میکند که باید قبل از مرگ، از نعمتهای خداوند استفاده کنیم و به وظایف خود عمل کنیم. مرگ ناگهانی است و هیچکس نمیداند چه زمانی فرا میرسد، بنابراین باید همیشه آماده باشیم و از فرصتهای زندگی به بهترین نحو استفاده کنیم.
3- «رَبِّ ارْجِعُونِ» : پروردگارا، مرا بازگردان.(15)
این جمله، بیانگر پشیمانی انسان در آخرت است. بسیاری از افراد در دنیا فرصتهای خود را از دست میدهند و در آخرت آرزو میکنند که به دنیا برگردند تا کارهای نیک انجام دهند، اما این امکان وجود ندارد. این آیه به ما هشدار میدهد که از فرصتهای زندگی به بهترین نحو استفاده کنیم.
4- «قالُوا یا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فیها» :گفتند: وای بر ما از آنچه بر خود تباه کردیم.(16)
این آیه بیانگر پشیمانی کسانی است که در دنیا فرصتهای خود را از دست دادهاند. آنها در آخرت متوجه اشتباهات خود میشوند اما دیگر فرصتی برای جبران ندارند.
5- «فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ» :پس بینایی تو امروز تیز است.(17)
این آیه به روز قیامت اشاره دارد و بیان میکند که در آن روز، چشم انسانها به روی حقایق باز میشود و آنها متوجه اشتباهات خود میشوند، اما دیگر فرصتی برای جبران وجود ندارد.
فراز دهم: پرهیز از گناه و آمادگی برای مرگ
10- یا اباذَرٍّ: ایّاکَ انْ تُدْرِکَکَ الصِّرْعَةُ عِنْدَ العَثْرَةِ فَلا تُقالُ الْعَثْرَةِ وَلا تَمَکَّنُ مِنْ الرَّجْعَةِ وَلا یَحْمَدُکَ مَنْ خَلَّفْتَ بِما تَرَکْتَ وَلا یَعْذِرُکَ مَنْ تَقْدِمُ عَلَیْهِ بِما اشْتَغَلْتَ بِهِ.
ای ابوذر: مبادا ناگهان مرگ تو را در حال لغزش و گناه دریابد، پس لغزش و گناه اقاله و جبران نشود و توانایی بازگشت تو را نباشد و آن کس که اندوخته تو برای او مانده تو را سپاسگزاری نکند و آن کس که به سوی او می روی تو را که برای اشتغالات مادی و گرد آوردن مال از ادای وظیفه نسبت به او بازمانده ای معذور ندارد.
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر هشدار میدهند که مبادا مرگ ناگهانی او را در حال گناه غافلگیر کند. زیرا در آن صورت فرصت توبه و جبران نخواهد بود. این فراز بر اهمیت پرهیز از گناه و آمادگی برای مرگ تاکید میکند.
این فراز باعث میشود تا انسان از گناه دوری کند و به دنبال عمل صالح باشد. همچنین، این باور باعث میشود تا انسان همیشه آماده مرگ باشد و به آخرت توجه کند.
شواهد قرآنی و روایی:
قرآن کریم در آیات متعدد به توصیف نعمتهای بهشت و عذاب جهنم پرداخته و بر اهمیت زندگی پس از مرگ تأکید کرده است. برخی از این آیات عبارتند از:
1- "وَ أُولئِکَ هُمُ الَّذِینَ یُعْطَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا وَ اتَّخَذُوا مِنْ مَا آتَیْنَاهُمْ فِی سَبِیلِنا" (و آنان کسانی هستند که پاداش خود را دو برابر میگیرند، به خاطر صبری که کردند و از آنچه به آنها دادهایم در راه ما انفاق کردند.)(18)
2-"قَالُوا یا وَیْلَنا مَا لَنَا مِنْ ذَکَّارٍ وَلَقَدْ کُنَّا نَسْتَهْزِئُ بِالْمُرْسَلِینَ" (گفتند: وای بر ما، چه کسی ما را یادآوری میکرد؟ و ما به رسولان مسخره میکردیم.)(19)
3- امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند : ( هر که خواهد که حق تعالی بر او آسان کند سکرات مرگ را پس باید صله ی ارحام با خویشان خود کند و به پدر و مادر خود نیکی و احسان نماید .
پس هر گاه چنین کند خداوند بر او آسان کند دشواریهای مرگ را و ... پس مؤمن باید در رفع گرفتاری اقوام و نزدیکان بکوشد و با آنان مهربانی کند و از قطع ارتباط با آنان جداً بپرهیزد .(20)
فراز یازدهم: اهمیت بهشت و جهنم
11- یا اباذَرٍّ: ما رَاَیْتُ کَالنّارِ نامَ هارِبُها وَ لا مِثْلَ الْجَنَّةِ نامَ طالِبُها:ی ابوذر: چیزی ندیدم مانند آتش دوزخ که فرار کننده از آن بخواب رفته باشد و نه مانند بهشت که خواهان آن به خواب رفته باشد.
پیامبر اکرم (ص) به ابوذر یادآور میشوند که هیچ کس نباید از بهشت غافل شود و به دنبال جهنم باشد.این فراز باعث میشود تا انسان به دنبال عمل صالح و ترک گناه باشد تا به بهشت برسد. این فراز بر اهمیت بهشت و جهنم و تلاش برای رسیدن به بهشت تاکید میکند.
12- یا اباذَرِّ: کُنْ عَلی عُمْرِکَ اشَحَّ عَلی دِرْهَمِکَ وَ دینارِکَ:ای ابوذر: بر عمر خود بخیل تر از درهم و دینارت باشد. (عمر عزیز خودت را به گناه و کارهای بیهوده صرف منما)
این فراز به ما میآموزد که عمر، ارزشمندترین دارایی انسان است و باید به اندازه مال و ثروت به آن اهمیت داد. به عبارت دیگر، همانطور که انسان به مال و ثروت خود اهمیت میدهد و سعی میکند از آن به بهترین نحو استفاده کند، باید به عمر خود نیز اهمیت دهد و آن را در راه بیهوده هدر ندهد.
پیامبر اکرم (ص) با این عبارت، به ما یادآور میشوند که عمر، ارزشمندترین سرمایه انسان است. این سرمایه، برخلاف مال و ثروت، قابل بازگشت نیست.
منظور از بخل ورزیدن به عمر، این است که انسان باید از هر لحظه عمر خود به بهترین نحو استفاده کند و آن را در راه بیهوده هدر ندهد.
این فراز تنها به کمیت عمر اشاره نمیکند، بلکه به کیفیت آن نیز توجه دارد. یعنی انسان باید علاوه بر اینکه عمر طولانی داشته باشد، از آن به گونهای استفاده کند که برای آخرتش سودمند باشد.
و ما را به سمت انجام اعمال صالح و نیک سوق میدهد. زیرا زمانی که انسان بداند عمرش محدود است، سعی میکند از هر فرصتی برای انجام کارهای خیر استفاده کند.
همچمین باعث میشود تا انسان از گناه دوری کند. زیرا گناه، عمر انسان را تلف میکند و مانع از رسیدن به سعادت اخروی میشود.
دلایل حکمت خلقت بهشت و جهنم:
1- ترس از عذاب جهنم و امید به پاداش بهشت، انسان را به سوی عمل صالح و پرهیز از گناه سوق میدهد. بسیاری از افراد، بدون ترس از عقاب یا امید به پاداش، به انجام وظایف الهی نمیپردازند.
2- بهشت و جهنم، مکانهایی هستند که در آنها عدالت الهی به طور کامل اجرا میشود. نیکوکاران پاداش اعمال خود را دریافت میکنند و گناهکاران به سزای اعمالشان میرسند.
3- بهشت و جهنم، تجسم واقعی اعمال نیک و بد انسانها هستند. در این دنیا، بسیاری از اعمال نیک و بد به دلیل حجابهای مادی، به خوبی آشکار نمیشوند. اما در آخرت، اعمال هر فرد به صورت کامل نمایان میشود.
قاعده لطف:
میتوان گفت که خلقت بهشت و جهنم، مصداق بارز قاعده لطف در حکمت الهی است. خداوند به عنوان حکیم مطلق، برای هدایت و تربیت انسانها، بهشت و جهنم را آفریده است. همانطور که یک معلم برای تشویق و تنبیه دانشآموزان، از پاداش و تنبیه استفاده میکند، خداوند نیز برای هدایت انسانها، بهشت و جهنم را آفریده است.
پس بهشت و جهنم، نه تنها برای پاداش و عقاب، بلکه برای هدایت و تکامل انسان نیز در نظر گرفته شدهاند. این دو مکان، نمادهای عدالت الهی و تجسم اعمال نیک و بد انسانها هستند.
همراه نیک در آخرت
1- امام جعفر صادق علیه السلام فرمود :« اذا بعث الله المؤمن من قبره خرج معه مثال یقدمه امامه کلما رای المؤمن هولا من اهوال یوم القیمة قال له المثال : لا تفزع و لا تحزن و ابشر بالسرور و الکرامة من الله - عز و جل - حتی یقف بین یدی الله - عز و جل - فیحاسبه حسابا یسیرا و یامر به الی الجنة و المثال امامه فیقول له المؤمن : یرحمک الله نعم الخارج خرجت معی من قبری و ما زلت تبشرنی بالسرور و الکرامة من الله حتی رایت ذلک فیقول : من انت فیقول : انا السرور الذی کنت ادخلت علی اخیک المؤمن فی الدنیا خلقنی الله منه لابشرک(20)؛
آن گاه که خداوند مؤمن را از قبرش بر می انگیزاند ، مثالی همراه او از قبر خارج می شود که پیشاپیش او می رود و هر جا که آن مؤمن ، وحشتی از وحشت های قیامت را ببیند آن مثال به او گوید :
مترس و اندوهگین مباش ، بشارت باد تو را به سرور و کرامت خداوند تا این که در محضر حق تعالی می ایستد ، پس خداوند او را به حسابی آسان محاسبه فرماید و فرمان دهد او را به بهشت ببرند ، در حالی که مثال مذکور پیشاپیش او است .
آن مؤمن به او گوید : خداوند تو را رحمت کند که خوب کسی بودی با من از قبر خارج شدی و همواره مرا به سرور و کرامت خداوند بشارت دادی ، تا این که آنچه را گفتی دیدم . تو کیستی ؟ او می گوید :
من آن سروری هستم که تو در دنیا بر دل برادر مؤمن خویش داخل ساختی و خداوند مرا از آن بیافرید تا تو را بشارت دهم . »
نکات مهم:
1-عمل صالح، به ویژه نیکی به دیگران، در آخرت به صورت یک همراه نیک ظاهر میشود که به مؤمن در مراحل مختلف آخرت کمک میکند.
2- این همراه نیک، با بشارت دادن به مؤمن و آرامش بخشیدن به او، ترس و وحشت قیامت را از او دور میکند.
3- مؤمنی که عمل صالح انجام داده است، در قیامت به راحتی حسابرسی میشود و به بهشت وارد میشود.
4- نیکی به دیگران، به ویژه مؤمنان، پاداش بزرگی در آخرت دارد و باعث میشود که خداوند برای فرد نیکوکار، همراهی نیک بفرستد.
روز جزا و حسابرسی اعمال
2- مرحوم فیض در کتاب وافی خود از کافی نقل می کند که امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید :ان العبد اذا کان فی آخر یوم من ایام الدنیا و اول یوم من ایام الآخرة مثل له ماله وولده و عمله فیلتفت الی ماله فیقول : و الله انی کنت علیک حریصا شحیحا فمالی عندک ؟ فیقول : خذ منی کفنک . قال : فیلتفت الی ولده فیقول : و الله انی کنت لکم محبا و انی کنت علیکم محامیا فمالی عندکم ؟ فیقولون : نودیک الی حفرتک فنواریک فیها . قال : فیلتفت الی عمله فیقول : و الله انی کنت فیک زاهدا و ان کنت علی ثقیلا فما لی عندک ؟ فیقول : انا قرینک فی قبرک و یوم نشرک حتی اعرض انا و انت علی ربک ؛(21)
به درستی که هر گاه بنده خدا در آخرین روز از روزهای زندگی دنیا - که نخستین روز از روزهای زندگی آخرت اوست - قرار گیرد ، سه چیز برایش متمثل گردد : یکی مالش و دیگری فرزندانش و سومیعملش . به مالش نگریسته و می گوید : سوگند به خدا ، که من در به دست آوردن تو حریص و در خرج کردنت بخیل بودم ، اکنون برای من چه می کنی ؟ مال گوید :
تنها چیزی که از من به تو می رسد کفن توست . سپس متوجه فرزندانش می شود و می گوید : قسم به خدا ، که من شما را دوست می داشتم و در همه جا از شما حمایت می کردم ، اکنون شما برای من چه می کنید ؟
گویند : تنها کاری که از مابر می آید این است که تو را به قبرت رسانده و در آن پنهانت کنیم . سرانجام رو به عملش کرده و می گوید : به خدا سوگند ، که من در انجام دادن تو بی رغبت بودم وبه جا آوردن تو بر من سنگین بود ، ولی با این همه تو را انجام دادم ، تو برای من چه می کنی ؟ گوید : من در قبر و رستاخیزت همواره با تو هستم تا این که هر دو برخداوند عرضه گردیم . »
نکات :
1- مال، فرزند و همه متاع دنیا در روز قیامت هیچ ارزشی ندارند.
2- تنها عمل صالح است که همراه انسان به قبر و قیامت میآید و او را یاری میکند.
3- انسان در روز قیامت از کوتاهی در انجام اعمال صالح پشیمان میشود.
4- عمل صالح مانند همراهی وفادار، انسان را در روز قیامت همراهی میکند.
این دو حدیث، تصویری روشن از اهمیت عمل صالح و عواقب اعمال نیک و بد انسان در دنیا و آخرت ارائه میدهند. با مطالعه و تدبر در این احادیث، میتوان انگیزه بیشتری برای انجام اعمال صالح و پرهیز از گناه پیدا کرد.
نتیجه :
1. شناخت خدا و دین، نخستین گام در مسیر بندگی و کمال است.
2.باید همواره آماده مرگ باشیم و از گناه و لغزش بپرهیزیم.
3. قبل از اینکه خداوند ما را محاسبه کند، خودمان باید به حساب اعمال خود برسیم.
4. عمر را باید غنیمت شمرد و از آن به بهترین نحو استفاده کرد.
5. عمل صالح، تنها چیزی است که در آخرت همراه انسان خواهد بود.
6. در روز قیامت، از کوتاهی در انجام اعمال صالح پشیمان خواهیم شد.
7. مال و فرزندان، موقتی هستند و تنها عمل صالح باقی میماند.
8. عمل صالح، بهترین همراه در دنیا و آخرت است.
9. همیشه باید آماده مرگ باشیم و برای آخرت توشه برگیریم.
10. باید همواره از گناهان خود توبه کنیم و به سوی خدا بازگردیم.
11. از افراد صالح و باتقوا مشورت بخواهیم.
12. کسب علم و دانش، به رشد و کمال انسان کمک میکند.
پی نوشت:
1.بحار الانوار ج 84 ص 237
2. الکافی : 3/470/1 .
3ظاهراً اشاره به آیه 40 سوره هود: و آیه 119 و 120 سوره شعراء
4ظاهراً اشاره است به آیه 58 و 59 سوره بقره و آیه 161 و 162 سوره اعراف
5.آیه 37 سوره نور
6. امالی صدوق، صفحۀ 338.
7.لسان العرب : 1/780.
8. النهایة : 1/423.
9. مجمع البحرین : 3/1574.
10. بحار الأنوار : 77/183 ، 184.
11. الزمر : 56 ـ 58 .
12. الأمالی للطوسی : 685/1456.
13.آیه 254 سوره بقره.
14. آیه 10 سوره منافقون.
15. آیه 99 سوره مؤمنون.
16.آیه 31 سوره انعام.
17.آیه 22 سوره ق.
18.آیه 55 سوره زمر
19. آیه 31 سوره انعام
20.شیخ عباس قمی / منازل الاخرة / ص 14
21. کلینی ، اصول کافی ، ج 2 ، ص 152 .7
22 . ملامحسن فیض کاشانی ، وافی ، ابواب ما بعد الموت ، باب 106 ، م 13 ، ص 92
منابع:
https://www.hadithlib.com/hadithtxts/view/20005707
https://www.hadithlib.com/rolls/view/600054
https://hawzah.net/fa/goharenab/View/81337
https://www.mehrnews.com/news/4925538
https://www.porseman.com/article//23921
https://www.porseman.com/article//27460
https://www.mehrnews.com/news/2114283
https://www.pasokhgoo.ir/node/56397
https://wiki.ahlolbait.comآیه 37 سوره نور
https://fa.wikifeqh.irحضور قلب در نماز
https://ahlolbait.com/content/6683
https://fa.wiki.khomeini.ir/wiki
https://vista.ir/w/a/16/jj2y2