عوامل تولیدکننده فیلم مصلحت از آن شیوه تبلیغاتی «به وقت شام» غیرمرسوم و زرد درس نگرفتند و همچنان روی شیوههای غیرمعمول پافشاری دارند.
به گزارش مشرق، تابلوهای تبلیغاتی فیلم مصلحت بیشتر از یک نیمه شب نتوانست روی سازههای شهری دوام بیاورد و به سرعت جمعآوری شد. عبارتی که قرار بود حس کنجکاوی شهروندان را برانگیزاند، این بود: «پسر آیتالله خانزاده دستگیر شد!»
ایجاد جلب توجه از طریق دامن زدن به حاشیه و جنجال پیرامون یک اثر هنری شیوهای قدیمی است که بهطور قطع دونشأن یک اثر هنری فاخر باید قلمداد شود. فیلم فاخر نیازی به تبلیغات زرد ندارد. فیلم خوب خودش، خودش را تبلیغ میکند و البته شگردهای رایج و فاخر زیادی میتوان برای تبلیغات آن در نظر گرفت که نیاز به مشاورانی کاربلد، زیرک و باتجربه دارد. فیلمی که بخواهد از طریق حاشیههای زرد در گیشه موفق عمل کند دقیقاً همان فیلمی است که در انتخاب موضوع نیز با همین انگیزه کلید خورده و در جواب اینکه «چی بسازیم تا مثل توپ صدا کند!» ساخته شده است، یعنی نیت سازندگان این نبوده که لزوماً گرهی را از ذهن مخاطب ایرانی بزدایند یا اصلاح کنند، بلکه نیت از ابتدا این بوده که فیلمی جنجالی ساخته شود.
مواد مورد نیاز برای تولید چنین فیلمی میتواند استفاده از دو کاراکتر آخوند باشد که هیچکدام خرده عقل و خرده هوشی برای مدیریت کلان یک بخش از یک دستگاه عظیم ندارند. در واقع از شکل تبلیغات فیلم مصلحت میتوان به سرعت به ماهیت و عمق فکر و ایده بهکار رفته در خود فیلم پی برد. تبلیغاتی که میخواهد با زردبازی مردم را به سالنهای سینما بکشاند در طبخ فیلم هم احتمالاً دچار همان آفت شده است. البته آقازادگی پدیدهای است که جمهوری اسلامی با آن دست و پنجه نرم میکند، اما انصافاً دهه ۶۰ تا حدود زیادی مبرا از این بلیه است.
به انصاف نزدیکتر بود دههای که مصادیق تاریخی غیرقابل انکاری، چون اعدام نزدیکان خطاکار از سوی مقام عالی قضایی را در سابقه دارد (آیتالله گیلانی، رئیس وقت دادگاه انقلاب با صدور احکام درباره افراد نزدیک خود در اجرای احکام الهی و شرعی دریغ نکرد) و ردپای متعدد دیگری نیز در عدالتورزی انقلابی را میتوان در رویدادهای آن سراغ گرفت، در سینما به شکل دقیقتر و هوشمندانهتری به تصویر کشیده میشد، اما مبنای این نوشتار نقد فیلم مصلحت نیست، بلکه دست یازیدن به روشهایی در تبلیغات است که نمیتواند نسبتی با یک اثر فاخر داشته باشد.
تیم تبلیغاتی فیلم مصلحت احتمالاً همان نوابغی هستند که چند سال پیش فیلم به وقت شام ابراهیم حاتمیکیا را با یک ایده تبلیغاتی مضحک دچار حاشیه کردند تا جایی که حاتمیکیا عنوان کرد اطلاعی از طراحی و اجرای آن سبک زننده در تبلیغات نداشته است.
تبلیغ فیلم به وقت شام آن زمان از طریق یک ایده نمایشی به سبک اجراهای محیطی انجام شد که طی آن چند بازیگر با لباس و گریم نیروهای داعش در مجتمع تجاری کوروش در تهران اقدام به ترساندن مردم کردند و رعب و وحشت حاصل از آن موجب بههم ریختن نظم عمومی شد و جالب اینکه موضوع با هوشیاری شخص ابراهیم حاتمیکیا جمع شد.
به نظر میرسد عوامل تولیدکننده فیلم مصلحت از آن شیوه تبلیغاتی غیرمرسوم و زرد درس نگرفتند و همچنان روی شیوههای غیرمعمول پافشاری دارند. گفتهاند که مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود، اما گویا سوراخهای غفلت و خطاکاری بیشمارند.