پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، اربعین نور

جویبار همیشه جاری
هر اربعین حسینی، قاصد حماسه نامیرا، پیامدار استعلای ایمان، نشانه‏ ای از شکوه عشق، و برگ همیشه سبزی بر درخت هماره سرخ شهادت است. اربعین یک واژه نیست؛ کتابی قطور و پرماجراست. کتابی که گذر زمان و حادثه‏ های زمین، هرگز نمی‏تواند نوشته‏ های آن را محو کند و البته کهنگی در آن راه ندارد. اربعین، هنرنامه مصوّر آرمان گرایی و حق یاوری است. اربعین، نشانه‏ ای بر اعتلای دین و بالندگی زمزمه ‏های دعا و تلاوت قرآن در شب عاشورای حسینی است.

اربعین، صدای عدالت و صداقت، و شاخه ‏های درخت آزادگی است که از خاک کربلا روییده وتا ژرفای روزها و روزگاران ریشه دوانیده است. اربعین، جویبار همیشه جاری و سرخ تاریخ، و جوشش چشمه‏ های خون خداوند از چهار سوی عالَم است.

چله عارفانه تشیع
عاشورا، روز شهادت حماسه سازان و اربعین، روز زیارت مرقد عاشورا سازان است. عاشورا، خروش خون حسین واربعین، پژواک این فریاد ظلم شکن است. عاشورا و اربعین، نقطه ابتدا و انتهای عشق نیست؛ بلکه چله عارفانه تشیع سرخ علوی است. عاشورا تا اربعین، نقطه اوج عشق حسینی است و در این چهل روز، حسین علیه ‏السلام تنها سخن محافل است تا در طول عمر انسان، بهانه بیداری و ظلم ‏ستیزی باشد. عاشورا، زمانه خون و ایثار است و اربعین، بهانه تبلیغ و پیمان. در عاشورا، حسین علیه ‏السلام با تاریخْ سخن گفت و در اربعین، تاریخ پای درس حسین علیه ‏السلام نشست. عاشورا روز کشت «خون خدا» در کویر جامعه ظلم ‏زده است و اربعین، آغاز برداشت نخستین ثمره آن. آری، اربعینْ فرصتی برای اعلام همبستگی با عاشوراست.

اهمیت اربعین
گرامی داشت اربعین، تعظیم شعایر دینی و رمز پویایی همیشگی نهضت پربار حسینی و اعلام پای‏بندی به مکتب سرخ عاشوراست. اگر پیشوایان معصوم ما به برگزاری مراسم عزاداری، نوحه خوانی و مرثیه‏ سرایی تأکید بسیار داشته ‏اند و اگر برای گریاندن و گریستن، زیارت کردن و نماز خواندن بر تربت امام حسین۷ ثواب و فضیلت‏ های فراوانی بیان کرده ‏اند، به دلیل همین آثار بالنده معنوی و عاطفی است که در روح مسلمانان آزاده بر جای می‏گذارد.

سرگذشت جاودانه
در آینه تاریخ، حوادثی دیده می‏شود که مثل یک حباب در خاطره ‏ها می ‏ترکد و گرد و غبار فراموشی می‏ پذیرد و به کلی از صفحه یادها محو می‏شود. اما حوادثی نیز هست که همانند موج، دامنه می‏گیرد، گسترده می‏شود و کران تا کران را در می‏ نوردد. چنین حادثه ‏هایی، جاوید و بی‏ مرگ است و هیچ سدّ و پرده ای را توان پوشاندن آنها نیست. یکی از این سرگذشت‏ های جاودانه، یاد بزرگ سردار دشت کربلا، حضرت حسین بن علی علیه‏السلام است که با هر اربعین، حرمتی فزون ‏تر می‏یابد؛ زیرا گرامی داشت چهلمین روز شهادت آن پرچمدار بزرگ اسلام، زنده نگه داشتن یاد و خاطره او و پاسداری از ارزش ‏های معنوی است. حتی در نخستین اربعین عاشورای حسینی نیز، جابر بن عبداللّه‏ انصاری و عطیه عوفی، به زیارت تربت پاک سیدالشهداء رفتند و در سوگ آن عزیز گریستند و به عزاداری پرداختند. از آن پس، در این روز، مراسم با شکوهی در کشورهای مختلف برگزار می‏شود تا شور و حماسه دیگری در تداوم عاشورا پدید آید.

تأکید بر زیارت امام حسین علیه‏السلام
از مقدس‏ ترین و با فضیلت ‏ترین عبادت‏ هایی که در فرهنگ روایی اسلام به آن سفارش شده، زیارت اولیای الهی و امامان معصوم علیهم ‏السلام است و در میان آن بزرگواران، زیارت امام حسین علیه‏السلام اهمیت ویژه ‏ای دارد، به گونه ‏ای که برای زیارت هیچ یک از معصومان، این اندازه سفارش نشده است. امام صادق علیه ‏السلام به ابن بُکَیر که از ترس در راه زیارت امام حسین علیه‏السلام سخن می‏گفت، فرمود: «آیا دوست نداری که خداوند تو را در راه ما ترسان ببیند؟» از آن جا که خداوند قلب‏ های مردم را در گرو عشق به امام حسین علیه‏السلام نهاد و عشق، عاشق را به سر منزل دوست می‏رساند، عاشقان حسین علیه‏السلام از نخستین اربعین، با وجود حاکمیت بیداد اموی و انواع فشارهای پنهان و آشکار، پای در راه زیارت حضرت ابی عبداللّه‏ نهادند و تا به امروز، زیارت امام حسین علیه‏السلام به عنوان یک آرزوی همیشگی برای هر مرد و زن مسلمان بوده است.

آثار و برکات زیارت امام حسین علیه‏السلام
در روایات اسلامی، برای زیارت قبر سیدالشهداء، آثار و برکات زیادی نقل شده است؛ زیارتی که در آن شناخت و تقرب وجود داشته باشد. از جمله علامه مجلسی رحمه‏الله در بحارالانوار، چنین آورده است:

۱. خداوند خطاب به فرشتگان مقرّب نموده و می‏فرماید: «آیا زائران حسین را نمی‏ بینید که چگونه با شور و شوق به زیارت او می‏ شتابند؟»
۲. «زائر امام حسین علیه ‏السلام در فراز عرش، هم سخن آفریدگارش می‏شود».
۳. «زائر امام حسین علیه‏ السلام در بهشت به همسایگی پیامبر و خاندانش مفتخر و مهمان آنان می‏گردد».
۴. «زائر امام حسین علیه ‏السلام به مقام فرشتگان گرامی خدا ارتقاء می‏یابد».

زیارت اربعین
از زیارت‏ هایی که در روایات اسلامی به عنوان علامت ایمان شمرده شده، زیارت اربعین امام حسین علیه‏السلام است. امام حسن عسکری علیه‏السلام در این زمینه فرموده است: «پنج چیز علامت مؤمن است: ۵۱ رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست، بر خاک گذاشتن پیشانی و بلند گفتن بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم در نماز». زیارت نامه امام حسین علیه‏ السلام در روز اربعین، از امام صادق علیه ‏السلام و به وسیله صفوان جمّال نقل شده است. صفوان، ساکن کوفه و از راویان مورد اعتماد به شمار می‏رود. او فردی پرهیزکار بود که افتخار شاگردی امام کاظم علیه ‏السلام را هم داشته است.

عطیه و زیارت مرقد امام حسین علیه‏السلام در اربعین
اربعین و زیارت امام حسین علیه‏ السلام با نام دو تن عجین است. یکی از این دو تن «عطیة بن عوف کوفی» است که در نخستین اربعین سیدالشهداء، به کربلا رفت و مرقد پاک آن حضرت را زیارت نمود. عطیه، اهل کوفه بود و در زمان خلافت امیرمؤمنان علی علیه ‏السلام دیده به جهان گشود. از او نقل شده است: وقتی از مادر متولد شدم، پدرم مرا به کوفه نزد علی علیه ‏السلام برد و عرض کرد: این پسر به تازگی از مادر متولد شده، او را چه بنامم؟ امام فرموده بود: «هذا عَطیة اللّه‏؛ این هدیه‏ای الهی است.» به همین مناسبت، مرا عطیه نامیدند. عطیه با «محمدبن اشعث» بر ضد «حجاج بن یوسف ثقفی» حاکم ظالم مدینه قیام کرد، ولی پس از شکست محمدبن اشعث، راهی فارس شد. وی از مردان مورد اعتماد است که شیعه و سنی از او روایت نقل کرده‏اند. عطیه هم‏چنین خطبه حضرت زهرا علیه االسلام را در مورد غصب فدک از عبداللّه‏ بن حسن شنیده و آن را نقل کرده است.

جابربن عبداللّه‏ انصاری و زیارت اربعین
آن زمان که سر پاک امام حسین علیه ‏السلام بر نیزه رفت و اهل بیت او به اسارت برده شدند، عشق حضور در کربلا و زیارت مرقد مطهر امام حسین علیه‏السلام برای عاشقانش، آرزویی دست نیافتنی به نظر می‏رسید؛ زیرا دستگاه ستم اموی، چنان پرده سیاه خود را بر جهان اسلام گسترده بود که کسی باور نمی‏کرد بتوان این پرده نفاق را درید و خود را به زیارت سرور شهیدان عالم رساند. اما آتش محبت حسین علیه ‏السلام چنان در قلب‏های مؤمنان فروزان بود که هیچ گاه نتوانستند آن را خاموش کنند. آری، همین محبت بود که انسان‏ های دلباخته را به سوی کربلا کشاند و هنوز یک اربعین بیشتر از شهادت او نگذشته بود که عشق حسینی، پای جابربن عبداللّه‏ انصاری را برای رفتن استوار ساخته، شوق دیدارو زیارت امام حسین علیه‏ السلام او را حرکت داد. جابر وقتی خود را به کنار فرات رسانید، در آن غسل کرد تا پاک و مطهر شود، آن گاه به سوی قبر مطهر اباعبداللّه‏ الحسین علیه ‏السلام حرکت کرد. او وقتی دست خود را روی قبر شریف حضرت نهاد، فریادی زد و از هوش رفت. بعد از آن که به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! و سپس شروع به خواندن زیارت کرد.

ورود اهل بیت در اربعین اول
بدون تردیدی اهل بیت بعد از واقعه عاشورا، به زیارت اباعبداللّه‏ علیه ‏السلام مشرف شدند. اما بین تاریخ‏نگاران درباره تاریخ این جریان، اختلاف نظر وجود دارد. گروهی از آن‏ها، اربعین اول و برخی نیز اربعین سال بعد، را زمان ورود اهل بیت به کربلا می‏دانند. از جمله افرادی که ورود اهل بیت را در اربعین اول تأیید می‏کند، سید بن طاووس است. وی در کتاب اللهوف می‏نویسد: وقتی زنان و فرزندان حسین علیه ‏السلام از شام برگشته و به سرزمین عراق رسیدند، به راهنمای قافله گفتند: «ما را از کربلا ببر». وقتی به کربلا رسیدند، جابربن عبداللّه‏ انصاری و جمعی از بنی هاشم و مردانی از اولاد پیغمبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله را دیدند که برای زیارت مرقد مطهر حسین علیه ‏السلام آمده ‏اند. پس همگی در یک زمان در آن سرزمین گرد آمدند.

مبارزه حضرت زینب علیهاالسلام و امام سجاد علیه‏السلام
وقتی خبر شهادت امام حسین علیه ‏السلام و اسارت اهل بیت آن حضرت به گوش یزید می‏رسد، لبخند پیروزی بر لبانش می‏نشیند و گمان می‏کند که با شهادت فرزند پیامبر گرامی اسلام و اسارت خاندانش، شکوه و اقتدار او افزون‏تر می‏شود و دشمنان حکومتش بیش از پیش بیمناک می‏گردند. از این رو، هنگام ورود کاروان اسرا به شام، جشن با شکوهی به شکرانه بزرگ‏ترین پیروزی نظامی ـ سیاسی‏ اش، برگزار می‏کند. اما برخلاف تصور او، اسیران کربلا و به ویژه حضرت زینب علیه االسلام و امام سجاد علیه ‏السلام گاه با سوگواری، زمانی با تبلیغ، گاهی با افشاگری و گاه با منطق و استدلال و سخنان حکمت‏ آمیز، چنان هیبت او را شکستند که طولی نکشید یزید به درماندگی و ناتوانی خود اعتراف کرد.

شکوه کاروان کوچک
اگر شکوه کاروان کوچک اسرا در برابر نگاه‏ها، تحقیرها و شماتت‏ های انبوه دشمن بشکند، دور از انتظار نخواهد بود و اگر زنان و کودکان از ترس قساوت و بی‏رحمی دژخیمان به زاری و التماس بیفتند، جای شگفتی نیست. اما اسیران کربلا، عزت وآزادگی را در مکتب علی و حسین علیهم االسلام آموخته بودند و نه تنها تحقیرها، توهین ‏ها، تهدیدها و سختی‏ ها اندکی از صلابت و شکوه آنان نکاست، که با اقتدار تمام در برابر یزید و ابن زیاد ایستادند و غرور آنان را با منطق و استدلال در هم شکستند و مُهر ننگ و نفرین ابدی را بر پیشانی شان کوبیدند.