امام حسین علیهالسلام وقتی از بیعت با یزید امتناع ورزید و به سبب ناامن شدن مدینه، به سمت مکه به حرکت درآمد، هنگام خروج از مدینه آیه 21 سوره قصص را قرائت فرمود: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ: موسى ترسان و در حالی که انتظار مى کشید از شهر بیرون رفت [در آن حال] گفت: پروردگارا! مرا از قوم ظالم و ستمکار نجات بده». طبق این آیه شریفه امام حسین علیهالسلام مانند موسی منتظر بود؛ اما این انتظار چه انتظاری بود؟ مردان خدا از مردن و رسیدن به لقای الهی هراسی ندارند؛ وابستگی به دنیا آنها را به زینتهای این جهان خاکی زنجیر نکرده است؛ اما در عین حال مرگ خود را به تأخیر میاندازند تا بیشتر توشه گیرند و برای ملاقات خدا آمادگی بیشتر ایجاد کنند و پاکتر و خالصتر به لقای او برسند. امام حسین علیهالسلام مدینه و مکه را نقطه عروج خود ندید و الا در همین دو مکان میماند و طبیعتاً یزید و یزدیان او را در یکی از این دو شهر ترور میکردند؛ اما حضرت مطابق وعده پدرانش، آوردگاه کربلا را نقطه عروج خود میدانست. آری! او منتظر عاشورا و روز موعود بود تا زمینیان و کروبیان را از عظمت وجودی خود باخبر سازد و بالاترین مراتب ایثار و صبر و پاسداری را به نمایش درآورد و با خلوص تمام به ملاقات الهی بشتابد.
نویسنده : م.ش