طرح ملت امام حسین (علیه السلام)

فرشتگان در واقعه کربلا، به یاری امام حسین علیه‌السلام آمدند؛ اما آن حضرت این یاری را نپذیرفته و در قبال آن‌ها آیه 78 سوره نساء را قرائت کرد: «أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَة؛ هرکجا باشید، مرگ شما را درمى ‏یابد، هرچند در برج‌های استوار باشید». می‌گویند ملانصرالدین در قبری خوابیده بود؛ چند اسب‌ سوار از آنجا رد می‌شدند که ملا با سر و روی خاکی از قبر بلند شد؛ سوارها گمان کردند که مرده‌ای زنده شده و اسب‌ها هم رم کردند و آن‌ها را به زمین قبرستان انداختند؛ بالای سر ملا آمدند، وقتی دیدند سالم و سلامت است یک دل سیر او را کتک زدند و با لباس پاره و چهره آشفته به خانه فرستادند؛ همسرش که او را دید گفت کجا بودی؟ گفت در قبر بودم و این بلاها را نکیر و منکر به سرم آوردند! پرسید آن‌ها با انسان چه می‌کنند که ملا پاسخ داد: «اگر اسب کسی را رم نداده باشی کاری با تو ندارند و رهایت می‌گذارند. حقیقت این است که اگر ظلمی در پرونده خود نداشته باشیم، هراس از مگر معنایی ندارد. اولیای الهی که عمری نیک‎کردار و نیک‌رفتار و نیک‎گفتار بوده‌اند، هراسی از مرگ نداشتند و با روی باز به استقبال آن می‌رفتند؛ اوج این عظمت روحانی را می‌توان در وجود نورانی امام حسین علیه‌السلام دید وقتی‌که فرشتگان برای تأخیر شهادت او به یاری‌اش آمدند، اما آن حضرت به شوق لقای الهی دست رد به سینه آن‌ها زد!
نویسنده : م.ش