امام حسین علیهالسلام در جواب نامهای به یزید ـ که در آن از ایشان بدگویی شده بود ـ تنها آیه 41 سوره یونس را بدون هیچ توضیحی مرقوم کردند: «وَ إِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لی عَمَلی وَ لَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَریئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَریءٌ مِمَّا تَعْمَلُون: و اگر تو را تکذیب کردند بگو: عمل من به من اختصاص دارد و عمل شما به شما اختصاص دارد؛ شما از آنچه من انجام مى دهم بیزارید و من از آنچه شما انجام مى دهید بیزارم». سکههای بیمقدار وقتی روی زمین رها میشوند، کلی سروصدا دارند! اما تراولها و دلارهای ارزشمند، داد و فریاد نمیکنند! آدمها هم همین گونهاند؛ برخی طبل توخالی هستند و فقط صدا دارند؛ اما برخی پرمغز و پرفضیلتاند اما کم ادعا و تواضع پیشه و با اینکه حق اند اما منطق حق بهجانب ندارند. این آیه نشان میدهد که منطق قرآن و منطق امام نیز، منطق «حقبهجانب» نیست؛ امام حسین علیه السلام هر چند در واقع حق مطلق است؛ اما در مواجهه با یزدی که ناحق محض است، بهصرف طرح ادعای حقانیت اکتفا نمیکند؛ زیرا حتی درجایی که حق مطلق در مواجهه با باطل مطلق قرار میگیرد، صرف تأکید بر بطلانِ طرف مقابل و حقانیت حق، دردی را دوا نمیکند؛ بلکه چالش را قویتر کرده و اهل باطل را بر باطل خود استوارتر میسازد.
نویسنده : م.ش
نویسنده : م.ش